دو تا بشنو، یکی بگو
روزی حکیمی را گفتن چرا زیاد می شنوی و کمتر می گویی؟
حکیم گفت: مرا دو گوش دادند و یک زبان...
در این روزها خیلی ها به تعریف و تمجید مدیران اجرایی، به خصوص تیم مذاکره کننده می پردازند، تا جایی که این گونه وانمود می کنند که نجات این مردم در این برهه از زمان فقط و فقط به خاطر نتیجه تیم مذاکره کننده است و بس!
اما در این جا لازم است به این نکته اشاره کنم مردم فهیم ما و خصوصا نسل جوان و به ویژه افسران جنگ نرم به این موضوع توجه خاص دارند که خیلی از این آقایان که به تعریف و تمجید زبان گشوده اند و وضعیت اقتصادی مردم در دوران دولت گذشته را بدتر از دوران دفاع مقدس می دانند و شروع به سیاه نمایی کرده و یا دوران اصلاحات را دوران طلایی این کشور و مردان مذاکره کننده را رهروان آن دو دوران می پندارند؛ به هوش باشند که این ملت بیشتر شنونده هستند تا گوینده .
و اگر امروز نسل جوان دانشجوی فهیم و با شور و شعور پیرو ولایت بر عملکرد آن ها چه در دوران دفاع مقدس و چه در دوران به اصطلاح سازندگی و اصلاحات زبان نمی گشایند، دال بر ندانستن اعمال و رفتار آن ها نیست بلکه این نسل که پشت سر امام و مقتدای خویش گام بر می دارد و می داند که امروز کشور بیش از گذشته به یک آرامش نیاز دارد و برای اثبات عقیده اش نیاز به اردوکشی خیابانی ندارد بلکه بشتر شنونده ی با تدبیر است تا گوینده ی بی منطق.
وقتی به سخنان این افراد توجه می کنم یاد روزهای سرنوشت ساز این کشور یعنی دوران دفاع مقدس می افتم که بعد از باز پس گیری شهر خرمشهر خیلی از این آقایان که در متن کار بودند و اعلام کردند جنگ باید پایان یابد و در حال حاضر هم خیلی از دانشجویان بیشترین سوالشان حول این محور است که چرا امام روح الله بعد از عملیات الی بیت المقدس (فتح خرمشهر) جنگ را ادامه دادند، اشاره کنم.....
در اینجا فقط به صورت گذرا بیان می کنم؛ با این شبهه سازی هایی که انجام دادند، وقتی دشمن متوجه شد که در درون نظام ایران یک اختلاف است جنگ به مدت چهل و چند روز تعطیل شد اما این تعطیلی به گونه ای شد که دشمن تا بن دندان مسلح که از حمایت کشورهای غربی و اروپایی برخوردار بود با یک برنامه ریزی و با استفاده از مهندسی رزمی کشور مجهول اسرائیل طرحی را به میدان آورد که در منطقه عملیاتی رمضان به اجرا گذاشت که این طرح معروف به سنگرهای مثلثی شکل شد. حال باید خیلی از این افراد این را بدانند که مراقب باشند نسل دلسوخته های دوران جنگ هنوز زنده هستند و به خوبی می دانند که در این توافق چه کرده اید و چه نقدهایی را داده اید و چه نسیه هایی را برای این مردم به ارمغان آورده اید.
منظورم از بیان این مطلب این است که این روزها نباید رفتارهای این افرادی که خود را ناجی این کشور و ملت می دانند، در آن روزها چه کردند و اکنون دارند به تکرار چه کارهایی می پردازند نادیده گرفته شود و باید با بالا بودن آستانه تحملمان به موقع وسط میدان باشیم که با رنگ و لعاب دیگری این کشور را از مسیر اصلی خودش منحرف نکنند!
اما باید این را گوشزد کنم که این انقلاب یک نکته برجسته ای دارد به نام دوران دفاع مقدس، که مانند قله ای رفیع سایر قله ها را تحت الشعاع خود دارد. نسل جوان خصوصا افسران جنگ نرم با تمسک به راه و روش شهیدان این قله رفیع، پا در رکاب ولی امر خود با دل و جان گوش به فرمان هستند و زبان در کام نگه داشتند در برابر تمام دشمنان داخلی و خارجی باصلابت می ایستند.